-
خدا
شنبه 8 تیر 1392 04:09
-
قضاوت
یکشنبه 6 شهریور 1390 18:46
قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن . از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم اشکهایی را بریز که من ریختم دردها و خوشیهای من را تجربه کن ... روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن سالهایی را بگذران که من...
-
جایی برای گریستن
پنجشنبه 27 مرداد 1390 18:27
جایی برای گریستن تیم گیبسون سخنی از این داستان: « نمیدانم کدام درد بزرگتر است؛ دردی که آن را بیپرده تحمل میکنی یا دردی که به خاطر ناراحت نکردن کسی که دوستش داری، توی دلت میریزی و تاب میآوری.» ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ اوایل دههی شصت، وقتی چهارده سالم بود و در شهر کوچکی در جنوب «ایندیانا» زندگی میکردیم،...
-
احترام به حقوق زن
شنبه 11 تیر 1390 18:59
-
اطلاعیه مهم
چهارشنبه 3 آذر 1389 07:15
با عرض سلام و خوش آمد گویی به تمامی بازدیدکنندگان عزیز بچه های کلاس ما تصمیم گرفتن که یه وبلاگ پر بارتر از این درست کنند با مشارکت همه. بر همین اساس کسانی که عضو این وبلاگ هستن تصمیم گرفتن فعالیت این وبلاگ رو به حالت تعلیق در بیرند. حالا اگه تمایل به بازدید از یه وبلاگ بهتر دارید به آدرس زیر یه سرس بزنید. باتشکر بچه...
-
جالبه حتما بخونید......!
چهارشنبه 5 آبان 1389 04:51
-
مجادله
یکشنبه 25 مهر 1389 08:35
حافظ: اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را صائب تبریزی: اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را شهریار: اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم تمام روح...
-
تصاویر زیبا از درختان پاییزی
پنجشنبه 22 مهر 1389 03:12
-
زنجیر محبت
چهارشنبه 21 مهر 1389 06:10
زنجیر محبت یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود. اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم. زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست . وقتی...
-
داستان عشق...
سهشنبه 20 مهر 1389 06:23
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا میتوانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟ برخی ازدانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها ولذت بردن از خوشبختی» را راه بیان...
-
آموخته ام...
سهشنبه 20 مهر 1389 06:12
آموخته ام که با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه. آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است...
-
زندگی خوابگاهی
سهشنبه 20 مهر 1389 02:53
زندگی خوابگاهی... اولین روزهای خوابگاه ساعت ۲ نصف شب(یک اتاق) ساعت ۳ نصف شب(کل خوابگاه منهای سرپرست ) ساعت ۴ صبح هنگام خواب وضعیت تحصیل در خوابگاه گفت و گوی صمیمانه برسرآماده کردن صبحانه بعد از گذشت چند روز پایان گفت و گو امکانات غذایی در خوابگاه طریقه ظرف شستن در خوابگاه و این هم آخر عاقبت زندگی در خوابگاه!!
-
وقتِ خریدن لباسهای پاییزی دقت کنید:
دوشنبه 19 مهر 1389 03:55
وقتِ خریدن لباسهای پاییزی دقت کنید: لباسهایی بخرید با جیبهای بزرگ به اندازه ی دو دست ... شاید همین پاییز عاشق شدید
-
عاشقان قرن ۲۱
دوشنبه 19 مهر 1389 03:47
چی بگم !! یکی یه روز میاد تو زندگیت فکر میکنی میتونه تنهایی تو پر کنه میتونه سنگ صبرت باشه میتونه تو مواقعی که دلت از دست کسی پره به حرفات گوش بده و راهنماییت کنه به قول خودش ین از اون آدمای خورده شیشه دار نیست هر روز یه کاری میکنه که اعتمادتو جلب کنه اما حرفای ضد و نقیض زیاد میزنه اما تو روی همشون چشم میبندی ادعای...
-
خروش موج
یکشنبه 18 مهر 1389 03:16
به پیش روی من تا چشم یاری می کند دریاست چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست ! درین ساحل که من افتاده ام خاموش، غمم دریا، دلم تنهاست .... وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق ها ست خروش موج، با من می کند نجوا، که « هر کس دل به دریا زد رهائی یافت ! که هر کس دل به دریا زد رهائی یافت ... » ***** مرا آن دل که بر دریا زنم، نیست ! ز...
-
ضد حال یعنی.......!
شنبه 17 مهر 1389 03:22
ضدحال یعنی وقتی منتظر فیلم مورد علاقت هستی برق بره! ضدحال یعنی یه جلسه سر کلاس نری فقط همون یه جلسه استاد حضور غیاب کنه! ضدحال یعنی یه هفته قبل از اینکه جشن تولد بگیری خاله مامانت فوت کنه! ضدحال یعنی با ۹.۷۵ افتادن! ضد حال یعنی یه مانتو خوشگل بخری همون روز اول گیر کنه به صندلی پاره بشهه ضدحال یعنی صبح روزی که با...
-
روز دختر مبارک
شنبه 17 مهر 1389 02:01
سلام ولادت با سعادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه رو به همه ایرانیا و شیعیان جهان تبریک می گم روز دختر مبارررررررررررررررررررررک
-
خدا
پنجشنبه 15 مهر 1389 23:29
تا حد نیایش سپیده تا شعشعه های سوزش عشق تا عمق زلال چشم ماهی تا آن نگرانی شب شمع تا قدرت جذب عشق نرگس تا سرمه یاد چشم معشوق تا کوشش خمر بی مهابا خدای بار خدا را دوست دارم !
-
غذاهای سلف دانشگاه
پنجشنبه 15 مهر 1389 22:30
این هم از سلف های غذاخوری دانشگاهای مختلف البته زیاد با ایران تفاوت ندارهااااااااااااااااااااا
-
تنها
پنجشنبه 15 مهر 1389 22:15
من خسته ام خسته تنها در دالانهای تاریک تو در تو خالی از تمام بودنها سلام روز های پر از تشویش اندیشه های تلخ من آرزوهای خفته در خاکم روزهایی که همراه هیچ کس نشدید بادهایی که می وزیدید در مزرعه دلم گرد مرگ را می پاشیدید باغچه هایی که با خاک اندیشه های تلخم بی ثمر شدید در کدام مغازه عاطفه مادری می فروشند اندکی پناهم دهید...
-
بدون شرح
پنجشنبه 15 مهر 1389 22:01
-
دست های کوچک...
پنجشنبه 15 مهر 1389 04:38
یاذالجلال والاکرام کودکی درجوی خیابان پروانه ای را درحال خیس شدن یافت بالش راگرفت واورا نجات داد آن شب قرار بود زلزله ای آن شهر راویران کند اما نکرد ... ناجی آن شهر آن کودک بود وکسی هم نمی دانست
-
شرط عشق
پنجشنبه 15 مهر 1389 04:36
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 15 مهر 1389 04:17
-
معنی حقیقی مادر
سهشنبه 13 مهر 1389 09:29
معنی مادر... WHEN I CAME DRENCHED IN THE RAIN وقتی خیس از باران به خانه رسیدم...... BROTHER SAID : “ WHY DON’T YOU TAKE AN UMBRELLA WITH YOU?” برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟ SISTER SAID:”WHY DIDN’T YOU WAIT UNTILL IT STOPPED” خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبرنکردی ؟ DAD ANGRILIY SAID: “ONLY AFTER GETTING COLD...
-
همایش کشوری رویکردهای نوین علوم توانبخشی در اختلالات حرکتی
یکشنبه 11 مهر 1389 02:37
سلام .بازم همایش !!!!!!!!!!!!!!! بچه ها این همایش هم تو شهر زیبای اصفهان برگذار میشه. تاریخ برگذاری همایش تو اسفند ماهه از یازدهم (۱۱) تا سیزدهم(۱۳) .جهت اطلاعات بیشتر به سایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به آدرس m ui.ac.ir مراجعه کنید.
-
همایش شکاف لب و کام
یکشنبه 11 مهر 1389 02:28
سلام دوستان.دید چی شد؟؟؟؟!!!!یه همایش از دست دادیم اون هم کجا تو اصفهان عزیز... حالا دلگیر نشید اینم یه خبر کوچولو از همایش .............. دومین همایش کشوری شکاف لب و کام با حضور رئیس دانشگاه ، دکتر برایان سامرلد جراح پلاستیک از استرالیا، دکتر مظاهری جراح پلاستیک از آمریکا، مسئولین دانشگاهی، هفتم تا نهم مهرماه در...
-
تذکر
یکشنبه 11 مهر 1389 01:56
سلام بچه ها. این چه مسخره بازیه که در آوردید؟؟؟؟؟؟وبلاگ علمی رو کردید صحنه جنگ. برا یادآوری می گم این یه وبلاگ علمی و فرهنگیه.مطلب طنز خوبه ولی نه این طنزای بی خود. فائزه و آقای خالدی به عنوان یه خواهر بزرگتر البته اگه حرفمو قبول داشته باشید ازتون خواهش میکنم این مطالب اخیر رو خودتون پاک کنید و الا خودم این کار رو...
-
درس اخلاق...
جمعه 9 مهر 1389 07:28
یه کلاغ روی یه درخت نشسته بود و تمام روز بیکار بود و هیچ کاری نمی کرد... یه خرگوش از کلاغ پرسید: منم می تونم مثل تو تمام روز بیکار بشینم و هیچ کاری نکنم؟ کلاغ جواب داد: البته که می تونی!... خرگوش روی زمین کنار درخت نشست و مشغول استراحت شد... یهو روباه پرید خرگوش رو گرفت و خورد! نتیجه ی اخلاقی: برای اینکه بیکار بشینی و...
-
کنکور!!!
چهارشنبه 7 مهر 1389 20:52
حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است و چون هوا گرم است مطالعه دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است. بنابراین 263 روز دیگر ، باقی می ماند در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا 122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی می ماند اما سلامتی جسم و روح ، روزانه یک ساعت تفریح را می طلبد که جمعا 15 روز میشود. پس 126 روز...